دنیای تنهایی من " محفل تنهایی شما "

به خاطر آدمهایی که دیگه ردی ازشون نیست ، به خاطر لحظاتی که دیگه مال من نیست

دنیای تنهایی من " محفل تنهایی شما "

به خاطر آدمهایی که دیگه ردی ازشون نیست ، به خاطر لحظاتی که دیگه مال من نیست

سلام برتو که دگر توان از کف داده ام

سلام برتو که دگر توان از کف داده ام

تیشه فرهاد را میخواهم  تا فاصله ها را بردارم

دل شیرین میخواهم جگر زلیخا میخواهم

صبر ایوبم دهید دگر طاقتم نمانده که دوریت را

تحمل کنم بیا که بهارت رنگ خزان گرفته

بی تو بیمار است رنجور است

چشمانم از بس لبخند زیبای درون قابت را دیده

خسته شده پس من را یاری نما

مرا ببخش که خاطرت را مکدر کردم

بهم حق بده

خدایا سفر کوتاه دار که بس نیازمند دم مسیحایش هستم

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

طعم تلخ دوریامون سختی و صبوریامون

همه هیچن پیش پای عشق پاک و بی ریا مون

وقتی از ستاره دوریم حتی وقتی سوت و کوریم

وقتی از تو خاطرات عاشقی هم بی عبوریم

گره گرم نگامون ، نرمیه لبخنده هامون

لحن عاشق صدامون ، لحظه لحظه قصه هامون

سو سوی ستارهامون ، چشم از دوری جدامون

یادمون میاره روزه ، ماهگرد حلقه هامون

می دونم تلخم و تندم می دونم بدیم زیاده

اما این و هم می دونم که خدا تو رو یه هدیه به من دیوونه داده

می دونم لج باز و قُدّم ، گاهی هم بی حس و چوبی

اما این رو هم می دونم با تموم این بدی ها که چقدر عزیز و خوبی

می خوام این رسم قشنگ ناب عاشقانه هامون

تا ابد تا لحظه ی مرگ تا سکوت قصه هامون

بمونه بین من و تو ، حک بشه تو لحظه هامون

رسم زیبا و عزیز ماهگرد حلقه هامون

بازم یه شعر خیلییییییییییییییی قشنگ از طرف داداش خوبم

داداش بینهایت متشکرم

 

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com

 

مرا از خودم از دل غم بگیر

از این غربت گنگ و مبهم بگیر

مرا گرچه دورم ز رویای تو

از این فصل دلمردگی هم بگیر




مرا زنده کن. . . زنده با عاشقی

نزن طعنه بر من که نالایقی

اگر دل به دریای مهرت زدم

نده بر دلم حسرت قایقی




مرا دور کن از خودِ خسته ام

غریبانه دور از تو بشکسته ام

صدا کن مرا نازنینم صدا

که با مرگ ِ دل بی تو پیوسته ام




نگو دور هستی نگو بی نفس

رها کن رهایم کن از این قفس

قرار دلم را تو برداشتی

به داد دلِ بیقرارم برس




شب و روزِ من در غمِ بی کسی است

تمام دلم غرق دلواپسی است

زمستان احساس من حسرتی

برای بهار و تب اطلسی است




بهارم شو اکسیر پرواز شو

در این شهر پایانه آغاز شو

مرا با دلم. . . با دلم دیده ای

کمی همدلم باش و همراز شو




بیا بار دیگر نگاهم بکن

مبرّا از این اشک و آهم بکن

به بیراهه ام بی تو در شهر دل

بیا بار دیگر به راهم بکن !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد