دنیای تنهایی من " محفل تنهایی شما "

به خاطر آدمهایی که دیگه ردی ازشون نیست ، به خاطر لحظاتی که دیگه مال من نیست

دنیای تنهایی من " محفل تنهایی شما "

به خاطر آدمهایی که دیگه ردی ازشون نیست ، به خاطر لحظاتی که دیگه مال من نیست

درددل

سلام دوستای گل من مرسی از نظرای باحالتون چی بگم از زندگی دیگه به سراومده اون از مدرسه که ناظم گبر میده موهات چرا بیرونه ابروهات و............. موندم چیکار کنم خودمو بکشم راحت میشم یه دوست خوب پیدا کنم که خودتون میدونین که دوست خوب کم پیدا میشه اومدم تا تو وبم بنویسم و در دل کنم و بگم بابا من ........   

بازم بای اینم یه شعر باحال براش شما ( فائزه جونم )

تی به گذر عمرم نگاه میکنم می بینم که ..... کاش هنوز 17 سالم بود تا اشتباهاتم رو تکرار نمی کردمولی اینم می دونم 5-6 ساله دیگه هم به میگم کاش 25 سالم بود تا اشتبا......
سالهاس که سنگینی گذر ثانیه ها روی دوشم حس میکنم 

گفتمش : دل می خری ؟

برسید چند؟

گفتمش : دل مال تو، تنها بخند !

خنده کرد و دل زدستانم ربود

تا به خود باز آمدم او رفته بود

دل ز دستش روی خاک افتاده بود

جای بایش روی دل جا مانده بود ......

درد دل

سلام امروز اومدم بعد مدت ها آپ کنم من در طول روزایی که نبودم درگیر یه آدمی بودم که فک میکردم عشقم بود ولی حیف  که آدم نبود بعده اینکه فهمیدم منو واسه چی میخواد ولش کردم پسره بیشعور حالام اومدم تا با شما درد دل کنم ! کمکم کنین نمیتونم درس بخونم بس که فکر میکنم فایزه جون کمک ........... !

در همین نزدیکی

در همین نزدیکی

کوچه باغی زیباست

که درآن خاطره هایم پیداست

آسمانش آبی است

جوی آبی جاریست

و شقایق که درآن آفتابی است

غنچه ای می خندد

شاخه ای می رقصد

و زمان از گذر ثانیه جا می ماند

لحظه هایی زیباست

خاطره یا رویاست

هر چه هست در نظر من یکتاست

قاب یک خاطره در آن پیداست
(این شعر زیبا رو ساناز گلم برام فرستاده)